جدول جو
جدول جو

معنی محترم زاده - جستجوی لغت در جدول جو

محترم زاده(مُ تَ رَ دَ / دِ)
بزرگ زاده. که پدر و خاندان او محترم باشند:
امام زاده زکی زاده محترم زاده
کریم شهر سمرقند و از کرام خجند.
سوزنی.
رجوع به محترم شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ تَ شَ دَ / دِ)
بزرگ زاده. از خاندان محتشم. عریق:
ز یونانیان محتشم زاده ای
ندیده چو او گیتی آزاده ای.
نظامی.
در میان بود مردی آزاده
مهترآیین و محتشم زاده.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
زادۀ مکرم. فرزند مکرم. فرزند شخص بخشنده و احسان کننده:
اهل حکمت را به مدح توست رغبت بیشتر
زان که مکرم زاده و باحرمت و باحشمتی.
سوزنی.
و رجوع به مکرم شود
لغت نامه دهخدا